صفحه شخصی مجتبی محمدی   
 
نام و نام خانوادگی: مجتبی محمدی
استان: تهران - شهرستان: تهران
رشته: کارشناسی ارشد عمران - پایه نظام مهندسی: دو
شغل:  مطالعات و نظارت عالیه
تاریخ عضویت:  1389/01/21
 روزنوشت ها    
 

 مدیر یعنی... بخش عمومی

16
برای دریافت فایلها باید از نرم افزار های ویژه دانلود استفاده نمایید. (برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید)


نام این مرد هاروکا ایشیماتسو است.

او مدیرعامل ژاپن ایرلاینز است. یکی از ده ایرلاین برتر جهان.او برای اینکه کارمندان شرکتش اخراج نشوند، حقوق خودش را کاهش داد.
از سال 2007 تابحال، حقوق او حتی کمتر از حقوق خلبان های زیردستش است.او با اتوبوس به سر کار می رود.
موقع نهار، او مثل بقیه کارمندان در صف کافه تریا می ایستد.
او دفتر کار ندارد. میزش در سالن، کنار بقیه کارمندان است.

شنبه 19 فروردین 1391 ساعت 13:51  
 نظرات    
 
حامد حقی 19:25 شنبه 19 فروردین 1391
2
 حامد حقی
.....
عادل گودرزی 20:33 شنبه 19 فروردین 1391
1
 عادل گودرزی
زنده باد$
ممنون جناب محمدی.
مائده علیشاهی 22:01 شنبه 19 فروردین 1391
0
 مائده علیشاهی
چی ی ی ی ی ی ی بگم م م م م م م؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!
مهدی حمزه زاده آذر 22:11 شنبه 19 فروردین 1391
2
 مهدی حمزه زاده آذر
عجب آدمایی هستن این ژاپنی ها. با این کار می خوان بگن وقت طلاست و ما ساده زیستیم؟؟
آقا جواب نمی ده ما امتحان کردیم نکن این کار رو :) مدیرا و وزیرای ما رو ببینید یاد بگیرید...!
قطار تبریز-تهران با 1.5 ساعت تاخیر :)
یحیی بهمنی 09:45 یکشنبه 20 فروردین 1391
1
 یحیی  بهمنی
ممنون.
حدود سه-چهار سال پیش، مدیرعامل مخابرات خراسان رو دیدم که میزکارش در سالن تردد کارمندا قرار داشت! باورم نمی‌شد، اما ظاهرا حقیقت داشت...
م. مستاجران 11:34 یکشنبه 20 فروردین 1391
1
 م. مستاجران
ممنون
م افتخاری 12:43 یکشنبه 20 فروردین 1391
2
 م افتخاری
لطفاً هر کس چنین مدیری و یا با یکی از این خصوصیتها سراغ دارد جهت آگاهی سایر اعضا معرفی نماید
ضمناً آقای مهندس بهمنی از حال و روز آن مدیر یادشده چه خبر؟
حامد حقی 15:17 یکشنبه 20 فروردین 1391
2
 حامد حقی
درود مجدد. جوابی برای م افتخاری.
از این مدیران ما در سرزمینمان بسیار داشته ایم اما اکنون نادر و نایاب شده اند.
دکتر حسابی ما زمانی وزیر و مدیر و رئیس این سرزمین بوده است. مصدق زمانی نخست وزیر این کشور بوده است. حکمت زمانی وزیر فرهنگ و آموزش عالی بوده. دکتر خطیبی رئیس سابق جمعیت هلال احمر ایران که واقعن داستان زندگیش کولاک می کند. خیلی ها هستند که این مشی فکریشان بوده است و اکنون به نیکی از آنها یاد می شود. اگر نیاز است بازهم بگویم.

متاسفانه دیگر مدیرخوب بودن کمیاب است و از معجزات می توان نام برد. دیگه مدیری نیست که برای کارش تلاش کند نه برای مقام و منصبش. اگرچه باید گفت در عصر جدید من خود شاهد یکی از این مدیران بوده ام. دکتر احمد اسفندیاری رئیس سازمان بهزیستی کشور و معاون وزیر رفاه طی سال های 89 تا شهریور 90.شخصی که در کنار سربازش (من) می نشست وروی طرحی که داده بودند کار می کرد.شخصی که با تمامی کارمندانش رفیق بود و مددجو می توانست تا طبقه ی نهم بیاید و براحتی او را ملاقات کند.فردی که برخلاف قبلی ها و بعدی هایش تشریفات و مسیر عبور اختصاصی نداشت. فردی که من خودم شاهد بودم که حقوق خودش را برای مددجو میداد تا تامین اعتبار شود و مددجو لنگ نماند. شخصی که اجازه نداد رئیس و مدیرکل از پول بهزیستی نهار بخورند و همیشه با پول خودش برای نهار دوران خدمتش نون و پنیر و خیار و گوجه می خورد و به همین غذا عادت کرده بود و هیچ وقت حاضر نشد دکوراسیون و تجهیزات اتاق ریاست را تغییر دهند و با همان وسایل قدیمی و کهنه شبانه روز کار کرد اما حیف که قدرش را ندانستند.
یحیی بهمنی 16:25 یکشنبه 20 فروردین 1391
0
 یحیی  بهمنی
جناب افتخاری عزیز؛
فقط میدونم الان یک نفر دیگه رئیسه. اما ایشون کجان رو نمیدونم.اما امیدوارم هرکجا هستن موفق باشن و خط مشیشون رو تغییر نداده باشن...
یحیی بهمنی 16:25 یکشنبه 20 فروردین 1391
0
 یحیی  بهمنی
ضمنا با نظر جناب حقی هم موافقم. البته این گونه مرام‌ها، معمولا انگشت‌شمارن حتی توی ژاپن و به خاطر همین، درصورت یافت، رسانه‌ای میشن...
و البته مطمئنم تو ایران خودمون هم هستن چنین آدم‌هایی؛ اما یا خودشون دوست ندارن تو بوق و کرنا برن، یا دیگران دوست ندارن و یا ... البته گذر زمان خیلی‌ها را خواهد شناساند....
م افتخاری 16:13 دوشنبه 21 فروردین 1391
0
 م افتخاری
درود جناب حقی
منظور نظر حقیر نیز در این دوران وانفسا بود
ب ههرحال از یادآوری جنابعالی سپاسگزارم
م افتخاری 16:15 دوشنبه 21 فروردین 1391
0
 م افتخاری
جناب مهندس بهمنی
به امید روزی که آنقدر این گونه افراد زیاد شوند که غیر از آنها انگشت شمار و مثال زدنی باشند...
.
.
.
خوب آرزو بر جوانان عیب نیستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
حامد حقی 09:21 سه شنبه 22 فروردین 1391
1
 حامد حقی
م افتخاری عزیز، من هم متوجه منظور شما بودم و گفتم که نایاب و غیرممکن است اما خواستم نمونه هایی را بگویم که شاید حس وطن پرستیمان گل کند و حداقل خودمان را اصلاح کنیم. فرزند شهیدی می شناسم که به حرمت خون پدرش خیلی از کارهای معمولی را هم نمیکند، شاید ما هم به حرمت ایرانی بودن و هم نژاد بودنمان سعی کنیم که خوب باشیم. امیدوارم جسارتی به کسی از دوستان نکرده باشم.یاحق
حامد حقی 09:23 سه شنبه 22 فروردین 1391
1
 حامد حقی
در ضمن "م افتخاری" آرزو دست نیافتنی نیست. سخت است اما غیرممکن نیست. انشا الله شما خودتان روزی از همین مدیران باشیدو زمانی که مسوولیت گرفتید یاد امروز حرف های این حقیر و این روزنوشت آموزنده بیفتید و مدیر نمونه ای باشید.
یحیی بهمنی 10:42 سه شنبه 22 فروردین 1391
0
 یحیی  بهمنی
مهندس افتخاری گل، به امید آن روز...

اما در مورد آرزو و جوانان و ... حکایتی به ذهنم رسید:


صبح که از خواب بیدار شد رو سرش فقط سه تار مو مونده بود
با خودش گفت: "هییم! مثل اینکه امروز موهامو ببافم بهتره! "
و موهاشو بافت و روز خوبی داشت!
فردای اون روز که بیدار شد دو تار مو رو سرش مونده بود
"هیییم! امروز فرق وسط باز میکنم" این کار رو کرد و روز خیلی خوبی داشت
پس فردای اون روز تنها یک تار مو رو سرش بود
"اوکی امروز دم اسبی میبندم" همین کار رو کرد و خیلی بهش میومد !
روز بعد که بیدار شد هیچ مویی رو سرش نبود!!!
فریاد زد
ایول!!!!
امروز درد سر مو درست کردن ندارم! > >

واقعیت ثابته، اما نحوه احساس اون واقعیت در دست ماست!
هر کسی داره با زندگیش میجنگه، پس اگر کاری از دستمون بر میاد برای بهتر شدن اوضاع انجام بدیم و اگر بر نمیاد، ساده و امیدوار و مثبت اندیش و شاد زندگی کنیم!
یحیی بهمنی 10:43 سه شنبه 22 فروردین 1391
2
 یحیی  بهمنی
راستی یه پیشنهاد: بجای آرزو، بیاییم سعی کنیم کمی با مرام‌تر شویم و نتیجه‌ش رو برای هم بازگو کنیم، موافقین؟...
یا علی!
احمد سنچولی 19:00 سه شنبه 22 فروردین 1391
1
 احمد  سنچولی
به این میگن مدیر رویایی ما ...
مجتبی محمدی 22:26 سه شنبه 22 فروردین 1391
1
 مجتبی محمدی
امید آنکه هم ما به فکر آبادانی و پیشرفت مملکت و خدمت به هموطنانمان باشیم...
م افتخاری 09:03 چهارشنبه 23 فروردین 1391
2
 م افتخاری
پیشنهاد میشود بهترین مدیرانی که تا کنون در دوران کاری خود با آن برخورد کرده‌ایم (ترحیحاً بدون ذکر نام و با ذکر مصداق ) را معرفی نمائیم تا بدانیم این بیشه خالی نیست و مهد دلیرانی است که زبانزد بوده‌اند در حال یا به فراموشی سپرده شده‌اند و یا نسلشان به انقراض تهدید میشود
م افتخاری 09:14 چهارشنبه 23 فروردین 1391
2
 م افتخاری
آقای مهندس حقی گرامی : بر دیده منت
لیکن جهت توضیح عرض شود که مدیران بی تکلفی بوده‌اند که متاسفانه خصوصیتهای جمعی آنها را به مدیرانی تبدیل کرده که خود بسیار منتقد آنها بوده‌اند
مصداق بارز این موارد را در مجموعه های طنز به کرات دیده‌ایم و متاسفانه آنچه نگرفته‌ایم پند و آنچه به کار نبسته‌ایم راهکارهای عملی بوده است
شاید کتاب "جامعه‌شناسی نخبه‌کشی" یکی از این موارد باشد
یحیی بهمنی 10:11 چهارشنبه 23 فروردین 1391
0
 یحیی  بهمنی
جناب افتخاری، موافقم. پیشنهاد جالبی است. متشکرم.

نفر اول را که معرفی کردم...

به عنوان دومیش: مرام‌های مثبت مدیرعامل مجموعه 400 نفری خودمان را معرفی میکنم:
از آنجا که حقوق پست ایشان، به اضافه‌کار ربطی ندارد، خیلی از هم‌ردیف‌های ایشان ساعت 9 سر کار می‌روند و ساعت 2 هم خداحافظی می‌کنند!
اما ایشان جزء نوادری است که:
1) همیشه صبح‌ها بعد از نماز صبح سرکار حاضر می‌شود و جزء آخرین نفراتی است که ساعت 10-11 شب، محل کار را ترک می‌کند.
2) تعطیلی برایش معنایی ندارد.
3) با اینکه معونت مالی چندین بار بندها و تبصره‌هایی پیش پایش گذاشته که به کمک آن‌ها می‌توانسته حقوقش را تا دوبرابر کند، هیچگاه روی خوش به آن نشان نداده!
4) به بازنشستگی اعتقادی ندارد و می‌گوید زمانی باید از کارکردن دست کشید که جانی در بدن نمانده باشد!
5) به بیت‌المال فوق‌العاده حساس است.
6) همواره دیدی ملی دارد و از آنهایی نیست که می‌گویند سری که درد نمی‌کند، دستمال نمی‌بندن و به رسالت گرداندن مجموعه تحت اختیارش بسنده کند! هرکاری که به نفع کشور و مردم از دستش بر بیاید، انجام می‌دهد...
7) سختکوشی و باهوشیش، زبانزد است.
8) هیچ تکبری در برخوردش با زیردستان مشاهده نمی‌شود و پایین‌ترین سطح سازمان نیز براحتی می‌تواند با ایشان همکلام شود.
9) ....

به نظر من مدیران گمنام بامرام زیادند، که البته چنین افرادی هم مخالفان خاص خود را دارند...زیرا با مرام خود مانع سوء استفاده بسیاری از راحت‌طلبان و بی‌مرام‌ها می‌شوند...

ماهم می‌توانیم مرویج چنین مرام‌هایی، باشیم. فقط باید کمی سخت‌گیر نباشیم و ایرادهایی که در چنین افرادی وجود دارد، را نادیده بگیریم (زیرا در هر آدمی‌زادی، (جز معصومین) خطا وجود دارد.) پس بیاییم و به معرفی صفات پسندیده‌ای که در مدیران دور و برمان می‌بینیم مبادرت ورزیم....

یا علی...
حامد حقی 13:12 چهارشنبه 23 فروردین 1391
0
 حامد حقی
از م افتخاری و جناب بهمنی سپاسگزارم
البته اصل بر گمنام بودن است زیرا متاسفانه خیلی از مدیران خوب ما زمانی که معروف شدند خود را گم کردند و ظرفیت بیش از آن را نداشتند.
انصافن مدیران خوب در حال انقراض است و اگر مدیری هم خوب باشد مثل همان که من اسمش را بردم انقدر برایش دشمنی می تراشند که انگیزه ی خدمت را از دست می دهند.
با توجه به اینکه مدیران بسیاری را دیده ام و با خیلی ها کار کرده ام،من معتقدم مدیران خوب به حد تعداد انگشتان در حال حاضر نمی رسند.یک نفر را من گفتم. دو نفر را هم مهندس بهمنی. 7 نفر باقی میماند و بس.
م افتخاری 14:45 شنبه 26 فروردین 1391
2
 م افتخاری
در اینجا بد نیست ذکر خیری شود از یک استاد فقید
همانگونه که میدانید یک مدرس در حیطه کلاس و محیط آموزشی مدیری است که میتواند الگویی باشد برای زندگی
ایشان از باب وقت شناسی همیشه حداقل 5 دقیقه پیش از شروع در کلاس برای رفع اشکال حاضر بودند
در قبال پرسش دانشجویان هرچقدر هم ساده و پیش پا افتاده پاسخی جامع و با حوصله ارائه مینمودند
جهت رفع مشکل آموزشی دانشجو به هر نحو ممکن همکاری لازم ارائه مینمودند (مثلاً برای مشکل تلاقی آزمون پایانی حقیر که به عنوان میهمان درسی را با ایشان میگذراندم آنقدر راه حل ارائه نمودند که بنده در تصمیم گیری دچار مشکل شدم ، و صد البته به دلیل تاخیر دو هفته‌ای در آزمونهای پایان ترم دانشگاه مبدا کلاً مشکل منتفی و قضیه حل شد)
هیچگاه کلاسی را با تاخیر شروع ننمودند و کلاسی بدون هماهنگی قبلی لغو نشد
و ...
خدایش رحمت کناد





نام این استاد گرامی "آقای دکتر هوشمند عبد شریف‌آبادی" بود